کد مطلب:153876 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

حسین و حر بن یزید در شراف
امام حسین علیه السلام از بطن عقبه حركت فرمود منازل واقصه و قرعاء و مغیثه را كه فواصل بین آنها كم بود پشت سر نهاد تا به منزل شراف رسید و شب را در آنجا بیتوته كرد و به هنگام سحر دستور فرمود: كه یاران آب زیاد با خود بردارند و در این زمینه تأكید فراوان كرد، اصحاب ابی عبدالله (ع) علاوه بر مشكها هر چه ظروفی با ایشان بود كه می شد با آنها آب حمل كنند پر كردند، امام (ع) از شراف حركت نمود و تا نزدیك ظهر به راه خود ادامه داد، در این موقع یكی از یاران تكبیر گفت، امام فرمود: الله اكبر، چرا تكبیر گفتی؟ عرض كرد از دور نخلستانی را دیدم، بعضی از یاران گفتند: ما در این مكان هرگز درخت خرمائی ندیده ایم، امام فرمود: دقیق بنگرید چه می بینید؟

اصحاب چون نیك نظر كردند گفتند: بخدا نیزه ها و گوشهای اسبان را می بینیم، امام هم فرمود كه من نیز چنین می بینم آیا جائی را سراغ دارید كه پناهگاه خود سازیم كه اگر بخواهند با ما وارد جنگ شوند از خود دفاع نمائیم؟

گفتند: آری در اینجا كوهی است به نام ذوحسم.

پس به جانب كوه روان شدند و در سمت چپ كوه فرود آمدند و خیمه ها را بر پا نمودند. [1] .


[1] الحسين في طريقه الي الشهاده ص 94 - حياة الحسين ج 3/ ص 73 - طبري ج 7/ ص 295 - ارشاد ص 223.